گالری شهوای

سفری پنهان آغاز شد در مجموعه جذاب جایی که هر چشم انداز نوید یک راز پنهان را می داد در میان تصاویر خواسته ها شعله ور شدند و مرزها ناپدید گشتند هر تصویر تحریک آمیز قصه ای از هوس نقل می کرد رقص پر شور سایه ها و نور بر بدن برهنه جلوه ای از خواسته ها بود این فرج کامل هر بیننده ای را به متوجه خود می کرد زمانی که چیزی اهمیت نداشت به جز شهوت بی پایان و لذت تنهایی در این گالری به شور تبدیل شد محیطی که هر نگاه عمق عشق را افزون می کرد زیبایی جسم و هوس تلفیق شده بودند هر تماس یک داستان از شادی فاش می کرد این تصاویر حدود تصور را توسعه دادند و آرزوها به بالاترین نقطه خود رسیدند مکانی که هر کس می توانست وجود خویش را در این شور بیابد آنی از آسایش ژرف و لذت بی پایان گالری شهوای دعوتنامه ای بود به دنیایی از خواسته های پنهان جایی که همه چیز برای کشف چشم انتظار بود و در آخر شوق لایتناهی در این مجموعه حکومت می کرد هر دفعه بازگشتی به این تجربه تا زمانی که میل دوباره زنده شود